عینکی

دیدتان را به یادگیری متحول کنید.
0

درسنامه درس سوم فارسی پنجم

درسنامه درس سوم فارسی پنجم

شهربانو دوستی

درباره نویسنده
شهربانو دوستی هستم، مدیر و موسس وب سایت عینکی دبیر آموزش و پرورش و علاقه مند به سئو

بعضی در دل خندیدند و با خود گفتند: «نکند طبیب بزرگ ما، هوس خوردن کباب کرده است.»
معنی: برخی با حالتی خاص به او خندیدند و او را مسخره کردند و با خود گفتند: «شاید پزشک بزرگ و مشهور ما، آرزوی خوردن کباب کرده است.»

معنی کلمات درس سوم فارسی پنجم

روزگاران کهن: زمان های قدیم برنا: جوان
گزند: آسیب ، ضرر هر دو سرا: دنیا و آخرت
دست گیرد: کمک می کند بلند: دراز، افراشته
خرد: عقل هوشیاری: باهوشی ، آگاهی
دست بردار نبود: آن را رها نمی کرد پدرش را از دست داده بود: پدرش فوت کرده بود
پاکیزه تر: تمیزتر، پاک تر خون سردی: بردباری ، آرامش
فرا خواند: صدا زد، دعوت کرد هوس: آرزو، میل
طبیب: پزشک پرس و جو: پرسیدن
گرمابه: حمام محلی اندیشه: فکر
شکوه: جلال ، بزرگی گرای: گراییدن، میل داشتن
سرا: خانه دلگشای: خوشایند
رهنمای: راهنما سربلندی: سرافرازی
دانایی: آگاهی سمت: سو ، طرف
بلند آوازه: معروف، مشهور فرق: تفاوت، اختلاف
فاسد: معیوب، خراب شگفت زده: متعجب، متحیّر
در دل خندیدند: مسخره کردند تصمیم گرفتند: اراده کردند
خلاصه: به هرحال، کوتاه شده بخش: قسمت، جا، مکان

 

مخالف و متضاد درس سوم فارسی پنجم

کهن ≠ جدید
بزرگ ≠ کوچک
نزدیک ≠ دور
تازه ≠ کهنه
خندید ≠ گریست
بدبو ≠ خوش بو
پاکیزه ≠ کثیف
ساده ≠ مشکل
سالم ≠ بیمار
مناسب ≠ نا مناسب
برتر ≠ پایین تر
بلند ≠ کوتاه
بد ≠ خوب
برنا ≠ پیر
توانا ≠ ناتوان

هم خانواده درس سوم فارسی پنجم

اندیشه= اندیشیدن، اندیشمند
فاسد= فساد، مفاسد
شوق= اشتیاق، تشویق
طبیب= طب ، مطب
شرط= شرایط، مشروط
موفقیت= توفیق، موفق
تعجب= متعجب، عجیب، عجایب
رهنما= راهنمایی
دانش= دانشمند، دانشگاه
توانا= توانایی، توانمند

کلمات املایی درس سوم فارسی پنجم

خلاصه – طبیب – مسئله – خوشحال – تکه گوشتی – تعیین – موفقیت – هوشیاری – میخواست – حاضر – نمی‌گذشت – فراخواند – محمد بن زکریای رازی
کزین – برنگذرد – رهنمای – دلگشای – گزند – اَزیرا – دو سرای

 

حتما ببینید: درسنامه درس چهارم فارسی پنجم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *