عینکی

دیدتان را به یادگیری متحول کنید.
0

درسنامه درس پنجم فارسی پنجم

درسنامه درس پنجم فارسی پنجم

شهربانو دوستی

درباره نویسنده
شهربانو دوستی هستم، مدیر و موسس وب سایت عینکی دبیر آموزش و پرورش و علاقه مند به سئو

معنی چنار و کدوبن فارسی پنجم

۱- پرسید از آن چنار که «تو، چند ساله ای؟» *** گفتا: «دویست باشد و اکنون زیادتی است»
معنی: بوته ی کدو از درخت چنار پرسید که تو چند ساله هستی؟ چنار پاسخ داد دویست سال دارم و اکنون این، عمر زیادی است.

۲- خندید ازو کدو، که «من از تو، به بیست روز *** برتر شدم، بگو تو که این کاهلی ز چیست؟»
معنی: بوته ی کدو به او خندید و گفت که «من با گذشت بیست روز از جوانه زدن و رشد از تو برتر و بلندتر شدم جواب بده که علت این تنبلی چیست؟»

۳- او را چنار گفت: که «امروز، ای کدو *** با تو مرا هنوز، نه هنگام داوری است
معنی: چنار به او گفت که «ای کدو اکنون، هنوز زمان داوری میان من و تو نیست.»

۴- فردا که بر من و تو، وزَد باد مهرگان *** آنگه شود پدید، که نامرد و مَرد کیست»
معنی: فردا که باد پاییزی بر من و تو بوزد، در آن هنگام آشکار میشود که مرد و نامرد چه کسی است؟ (چه کسی برتر است؟)

 

معنی کلمات درس پنجم فارسی پنجم

رویید: رشد کرد  زیادتی: خیلی زیاد
کهن سال: پیر ، قدیمی  بلند قامتی: قد بلند
غازی: بند باز معلق: آویختن ، آویزان شدن
بستد: گرفت باز داد: پس داد
نرمی: نرم بودن، مهربانی  درشتی: خشونت
جمله: همه  اشارت: اشاره ، نشان دادن
طبیب: پزشک فلان: شخصی غیر معلوم
حاکم: قاضی ، فرماندار  حاصل کنم: بدست آوردم
باز نیافت: پیدا نکرد  درمان نداشت: راه حلی پیدا نکرد
دفن کرد: زیر زمین پنهان کرد  زر طلبید: طلا را خواست
مقداری زر: کمی طلا  اعتماد: اطمینان کردن 
اصلا: هرگز  تحسین: آفرین گفتن
به آرامی: به آهستگی  سرزنش: نکوهش ، ملامت
غصه: غم، رنج  مواظبت کردم: نگهداری کردم
روزها پشت سرهم آمدند: روزها به سرعت طی شد و گذشت مطمئن باش: آسوده باش ، خیالت راحت باشد
به عنوان: به نام ، به سمت  اشتیاق: آرزومندی ، شوق
هجوم آوردند: حمله کردند هیجان انگیز: شوق آور ، ایجاد کننده ذوق
رسیدگی می کرد: مواظبت می کرد معجزه آسا: شبیه معجزه، عجیب
جارچیان: کسانی که در روزگاران گذشته
 خبرهای مهم را با صدای بلند به اطلاع مردم می رساندند
جوانه می زد: شکوفه می داد
 امپراطور: پادشاه مهرگان: اوایل پاییز
ازو: از او  عجیب: شگفت آور
کدوبن: بوته کدو باد مهرگان: باد پاییزی
داوری: قضاوت کاهلی: سستی، تنبلی
 آنگه: آن گاه باور: یقین ، اعتقاد

 

مخالف و متضاد درس پنجم فارسی پنجم

بلند قامت ≠ کوتاه قامت
بالاترین ≠ پایین ترین
کاهلی ≠ زرنگی
نامرد ≠ مرد
بهترین ≠ بدترین
پیر ≠ برنا، جوان
خالی ≠ پر
زیبا ≠ زشت
زود ≠ دیر
شلوغ ≠ خلوت
درمان ≠ درد
نرمی ≠ زبری ، درشتی

هم خانواده درس پنجم فارسی پنجم

انتخاب= منتخب
مخصوص= اختصاص، خاص
دقت= دقیق
مطمئن= اطمینان
منتظر= انتظار
زحمت= مزاحم، مزاحمت
جمع= مجموعه، جامع
اعتماد= معتمد
حاصل= محصول

کلمات  املایی درس پنجم فارسی پنجم

مدّت – دویست – زیادتی – باد مهرگان – کاهلی – بلند قامتی – امپراطور – بستد – زر – اشارت – مدّتی – طلبید – صاحب

حتما ببینید: درسنامه درس ششم فارسی پنجم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *