بابا الفبا یه بابای پیری داشت که خوب نمیتونست راه بره. واسه همین براش عصا درست کرده بود. اما بابا بزرگ حواسش پرت میشد و عصاشو گم میکرد.
یه روز هم که بابابزرگ عصاشو گم کرده بود، بچههای بابا الفبا دنبال عصای بابا بزرگ گشتن، اما این دفعه، نتونستن عصاشو پیدا کنن.
واسه همین نشستند و فکر کردند که چیکار کنند که بابابزرگ عصاشو گم نکنه.
پیشنهاد ویژه: تمرین هایی برای خوش خطی کودکان
بچهها حدس بزنید که چه فکری کردند؟
بله عزیزان من. ۲ تا عصا برای بابا بزرگ درست کردند که اگه یکیش گم شد و یا خراب شد، بتونه از عصای اضافی استفاده کنه.
البته این تنها مزیتش نبود، روی عصا دزدگیر هم نصب کرده بودند.
اگه گفتین صدای دزدگیر چطوری بود؟
بله بچه های گلم، صدای عصای بابابزرگ این بود:” ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل ل“
حتما بخوانید: دیکته درس لـ ل کلاس اول دبستان