*[دراین انشا از آرایه ی جان بخشی استفاده شده است. ]
سلام من یک ماسک هستم . چیزی که این روزا توی این دوران کرونایی بعضیا یا از من متنفرن، یا با من دوست شدن و به کرونا علاقه ندارن .
همون طوری که می دونید در این دوران کرونایی یک ویروسی اومده که همه ی ما از اون می ترسیم.
ویروسی که خیلی از خانواده ها رو با خودش بیمار و عزا دار کرده .
من خودم که یک ماسک مودبم [تشبیه] هیچ موقع دوست ندارم نه خودم کرونا بگیرم و نه اجازه بدم مصرف کننده ی من کرونا بگیره .
من ماه هاست که در تلویزیون و پیام بازرگانی ها توصیه میشم در واقع مثل جکی جان معروف شدم [تشبیه ] و این موضوع منو خیلی خوشحال میکنه .
ولی من یک سوالی واسم پیش اومده ،که چرا بعضیا ماسک نمی زنن ؟ یا ژل ضد عفونی همراه ندارند؟ و فاصله گذاری اجتماعی رو رعایت نمی کنن ؟
نمی دونم که آیا میدونن اگه کرونا بگیرن باید از هفت خان رستم رد بشن ؟ [کنایه ]
خدا به این افرادی که ماسک نمی زنن رحم کنه ، ولی بهتره که بگم کرونا به این افراد رحم کنه .
عزیزان ،من برای شما دوستان عزیز بوجود آمده ام و از شما در برابر کرونا محافظت می کنم پس به خودتو و خانواده ات کمک کن و منو قبل اینکه بری بیرون بزن تا اون ویروس شیطون [تشبیه] وارد بدن قشنگت [تشبیه] نشه.
آیدا محمودی زاده
این انشا رو از دست ندید: انشا در مورد دندان درد