چاره جویی : تدبیر و چاره اندیشی | رخ دهد : اتفاق بیفتد |
تدبیر : اندیشیدن | تضمین می کند : به عهده می گیرد ، ضمانت |
شریفی : بزرگواری | همنوع : دو یا چند نفر از یک نوع |
مکان ناامن : جای خطرناک | عاقبت : سرانجام ، پایان کار |
پسندیده : نیکو | خودداری : دوری |
نهراسد : نترسد | ناپسند : زشت |
افزون : بیشتر ، زیادتر | سردار : فرمانده سپاه ، سالار |
جهل : نادانی | تضمین : بر عهده گرفتن ، ضمانت کردن |
نکوهیده : زشت ، ناپسند ، سرزنش شده | مهارت : چابکی و زبردستی در کار ، ماهر بودن در کاریی |
شریف : بزرگوار ، بلند قدر ، شرافتمند | رویارویی : رو به رو شدن |
کمال : آراستگی، تمام ، کامل شدن | صحنه نبرد : میدان جنگ |
دست و پا گم کردن : کنایه از حیران و سرگردان شدن، دستپاچه شدن | متانت : سنجیده رفتار کردن ، با ادب و احترام رفتار کردن ، باوقار |
ایستادگی : پایداری | می پرهیزد : خودداری می کند ، دوری می کند |
ترس: ترسو ، ترسان
شریف: شرف ، مشرف
قدرت: قادر ، مقتدر ، اقتدار
موفقیت: توفیق ، موفق
جهال: جاهل ، جهالت
تضمین: ضامن ، ضمانت
دفاع: مدافع ، دفع
رنج ≠ خوشی
ناپسند ≠ پسندیده
نا امن ≠ امن
ترسو ≠ شجاع
نکوهیده ≠ پسندیده
موفقیت ≠ شکست
اصلی ≠ فرعی
جهل ≠ دانایی
تاریکی ≠ روشنایی
درمان ≠ درد
تلخی ≠ شیرینی
سلامت ≠ بیماری
دروغین ≠ راستین
نهراسد – خطرناک – میپرهیزد – وظیفه – مهارت – صحنه – میرهاند – تفکّر – تصمیمگیری – موفّقیّت – زلزله – تصادف – چراغ – جرّاحی – همنوع – رانندگی
حتما ببینید: درسنامه درس پانزدهم فارسی پنجم