عینکی

دیدتان را به یادگیری متحول کنید.
0

برخاستن از خواب در صبح روستا

خانه » انشا آماده » برخاستن از خواب در صبح روستا
انشا مقایسه برخاستن از خواب در صبح روستا و شهر

شهربانو دوستی

درباره نویسنده
شهربانو دوستی هستم، مدیر و موسس وب سایت عینکی دبیر آموزش و پرورش و علاقه مند به سئو

برخاستن از خواب در صبح روستا

انشا مقایسه برخاستن از خواب در صبح روستا و شهر

مقدمه : زندگی کردن سهم همه آدمهاست اما اینکه زندگی در چه محیطی را ترجیح میدهیم بین همه مشترک نیست.

بدنه: آفتاب را از پشت پلک هایم حس می کنم گویا بازیش گرفته و می خواهد از خواب بیدارم کند.

کمی که هوشیار تر می شوم بوی خوش نان تازه را هم حس می کنم که زنان در حال پختش هستند.

آرام از جایم بلند میشوم، پنجره های چوبی که طرح های رنگی روی شیشه های آن خودنمایی می کند را باز می کنم.

هوای تازه را نفس میکشم و ریه هایم را پر از هوای تمیز می کنم.

آرام آرام از پله های کوتاه اتاقم پایین می آیم، بوی گوسفندان هنوز هم در حیاط است.

فکر کنم زیاد خوابیده ام که نتوانستم به چَرا رفتنشان را ببینم، اما در عوض مرغی پیش رویم است که چهار تا جوجه پشت سرش در حال چرخیدن در حیاط هستند.

جالب است خروس هم در بالای آخور گوسفندان نشسته و مراقب مرغ و جوجه هاست،چه خانواده زیبایی دارند!

به سمت حوض قدم بر میدارم. ماهی های کوچک قرمز هم انگار تازه از خواب بیدار شده اند و مدام از این سو به آن سو شنا می‌کنند.

شیر آب را باز می کنم، صورتم را جلو میبرم از سرمای آب بر خودم میلرزم.

مادرم صدایم می کند و می گوید سرما میخوری بچه جان این چه کاری است ؟در حالی که شیر آب را می بندم با لبخند به مادرم می گویم عیبی ندارد.

از لابلای درختان رد میشوم و میوه ها  را لمس می کنم. سرم را بالا میبرم و به آسمان نگاه می کنم.

گنجشک ها آواز کنان از این شاخه به آن شاخه می‌پرند، خدا را به خاطر این همه زیبایی شکر می کنم.

به سمت آشپزخانه میروم که بدجور بوی نان هوش و حواسم را برده است.

نتیجه: لحظه لحظه زندگی زیباست و باید قدر تک تک ثانیه های آن را دانست. 

 

نویسنده: زهرا دوستی

انشا در مورد برخاستن از خواب در صبح روستا


دو سال پیش در تعطیلات نوروز به همراه خانواده عمویم به روستای آبا و اجدادیمان رفتیم.

روستا در یکی از نقاط خوش آب و هوای دامنه های زاگرس واقع شده بود، صبح با صدای خروس از خواب بیدار شدم، نمازم را خواندم و به بیرون از اتاق رفتم.

آواز پرندگان در باغ  شنیده می شد، نفس عمیقی کشیدم، ریه هایم پر از هوای پاک و تازه شد.

چقدر مطبوع و دل انگیز بود، تمام سلول های بدنم آرام گرفتند. از خانه بیرون زدم تا شاهد طلوع زیبای خورشید باشم.

خورشید آرام آرام از پشت کوه ها بیرون می آمد، همه چیز رنگ طلایی گرفته بود، پاکی هوا احساس سر زندگی به انسان می داد.

سر سفره نشستم تا صبحانه بخورم بوی نان تازه فضای اتاق را پر کرده بود.

مادر شیر خوش طعم و تازه گاو را گرم کرده بود، پنیر خوشمزه محلی هم در سفره بود. در طول چند روز اقامتمان در روستا همگی شاداب و سرحال شده بودیم.

هوای پاک طبیعت زیبا و غذای سالم و طبیعی روح و جسممان را با طراوت کرده بود طوری که دلمان می خواست برای همیشه در آنجا بمانیم.

اما چه می شود کرد که زندگی پر هیاهو و پر زرق و برق شهر به راحتی ما را رها نمی کرد.

فردای روزی که از تعطیلات بازگشتیم صبح با صدای زنگ گوشی تلفن از خواب بیدار شدم ،نمازم را خواندم و پنجره را باز کردم.

صدای اتومبیل ها که به سرعت از خیابان رد می شدند شنیده می شد از پنجره سرم را بیرون بردم و خنکی صبح را احساس کردم.

هوا را به داخل ریه هایم بردم تا از هوای صبحگاهی را استنشاق کنم، اما به سرفه افتادم  و هوای پر از سرب ریه هایم را آزار داد.

به پشت بام رفتم تا شاهد طلوع زیبای خورشید باشم، خورشید آرام آرام از پشت ساختمان های سر به فلک کشیده بیرون می آمد.

نورش رنگ نداشت، آلودگی چهره خورشید را پوشانده بود گویی خورشید پیر شده بود و توان نورافشانی نداشت.

نور های کم رنگ خورشید در  آلودگی شهر گم شده بود، سر سفره نشستم تا صبحانه بخورم.

تکه ای نان داغ برداشتم، نصف نان خمیر بود و عطری هم نداشت. نان های شهر هم مانند آدم هایش ماشینی است شیر پاستوریزه و پرچرب هم پر از روغن پالم بود .

پنیرش را که دیگر نگو نه بویی داشت و نه طعمی! حسابی توی ذوقم خورد. اشتهایی برای خوردن نداشتم، مدام به روستا و جاذبه هایش فکر می کردم.

از همان روز تصمیم گرفتم که وقتی بزرگ تر شدم و به سن و سال پدرم رسیدم، حتما به دامان طبیعت بازگردم وب اقی عمرم را در روستا و در کنار مردم با صفا و بی آلایش آن سپری کنم .

 

حتما بخوانید: مشاهده مسابقه فوتبال از روزنه تور دروازه

 

75 دیدگاه دربارهٔ «برخاستن از خواب در صبح روستا»

    1. با احترام و سپاس فراوان از شما که از مطالب وب‌سایت عینکی استفاده کردی. امیدواریم که مطالب برای شما مفید بوده باشه. از اینکه وقت خود را صرف مطالعه مطالب مجموعه آموزشی عینکی کردید، سپاسگزاریم.

      حتما کانال اپارات هم دنبال کن کلی فیلم آموزشی رایگان برات گذاشتیم

    1. سلام
      داستانی که شما نوشتید شبیه اتفاقاتیه که وقتی من میرم پیش مادربزرگم اون حیاط بزرگ ، بادو باران
      حوض بزرگ که با هاش زمین ها رو آب میده یا وقتی که از خواب بلند میشی و میبینی باد مادربزرگم میگه لباس بپوش سرما میخوری
      حالا همه ی اینا رو تو اردبیل تصور کنید اون هوای سرد و مادر بزرگم که این حرفا رو با زبون ترکی میگه

  1. سلام از متن شما لذت بردم لطفا یه انشا با موضوع برخاستن بامداد در روستای زیبا در فصل بهار را مطابق با قوانین کتاب نگارش پایه هفتم می گذارید 🙏

  2. سلام ممنون 🌹
    با اینکه انشای من عالیه همیشه
    انشایی به این قشنگی ندیدم 👌🏻💯

    1. خواهش میکنم

      پیشنهاد میکنم حتما در سایر شبکه های اجتماعی هم عضو بشی اونجا کلی آموزش های مفید و جالب داریم.

      🥰اینستاگرام عینکی
      einaky_com
      🥰کانال تلگرام عینکی
      einaky_com
      🥰گروه درسی عینکی در تلگرام

      einaky_group

      کانال اپارات عینکی
      @einaky.com

    1. سلام فاطمه خانم

      برای دریافت انشای اختصاصی در گروه تلگرام پیام بدید

      پیشنهاد میکنم حتما در سایر شبکه های اجتماعی هم عضو بشی اونجا کلی آموزش های مفید و جالب داریم.

      🥰اینستاگرام عینکی
      einaky_com
      🥰کانال تلگرام عینکی
      einaky_com
      🥰گروه درسی عینکی

      einaky_group

    1. ممنون از لطفتون

      🥰اینستاگرام عینکی
      einaky_com
      🥰کانال تلگرام عینکی
      einaky_com
      🥰گروه درسی عینکی
      einaky_group

  3. بازتاب: انشای صفحه ۸۶ کتاب نگارش هفتم - مجموعه آموزشی عینکی
  4. اولی واقعا خوب بود ولی دومی با توجه به اینکه همه ما در شهر زندگی می کنیم خیلی نا امید کننده هست و آدم رو از زندگی کردن ناامید میکنه
    با تشکر

    1. سلام امیر عزیز

      زندگی در روستا واقعا زیبایی های خاصی داره ولی با شرایط فعلی و کار ، زندکی توی شهر به صورت اجبار دراومده هر چند میتونیم چند روزی برای استراحت به روستاها بریم و برخاستن از خواب در صبح روستا رو هم تجربه کنیم

  5. من انشا درباره برخاستن از خواب در صبح روستا و شهر رو دوس داشتم و لذت بردم مرسی از زحماتتون

    1. خواهش می‌کنم و خیلی خوشحالم که این پست توانسته نظر شما را جلب کند؛

    1. خواهش می‌کنم و امیدوارم برای شما مفید واقع شود؛

  6. انشا درباره ی برخاستن از خواب در صبح روستا عالی بود به من که کمک کرد

    1. خواهش می‌کنم و امیدوارم برای شما مفید واقع شود؛

  7. انشا در مورد برخاستن از خواب در صبح روستا پایه هشتم عالیه خیلی ممنون 🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    1. سلام پوریای عزیز
      خواهش میکنم ضمنا برای دریافت انشا اختصاصی میتونید به گروه درسی عینکی در تلگرام مراجعه کنید
      ادرس گروه

      @einaky_group

    1. سلام حسنا سادات عزیز
      تمام تلاشمون رو برای بهبود انشا های سایت انجام میدیم

    2. خواهش میکنم تارا جان
      اگه انشای اختصاصی هم خواستی میتونی در گروه تلگرام درخواست بدی لینک گروه رو برات میذارم

      پیشنهاد میکنم حتما در سایر شبکه های اجتماعی هم عضو بشی اونجا کلی آموزش های مفید و جالب داریم.

      🥰اینستاگرام عینکی

      🥰کانال تلگرام عینکی

      🥰گروه درسی عینکی در تلگرام

      🥰کانال اپارات عینکی

    1. سلام طهورا عزیز
      خواهش می‌کنم و امیدوارم برای شما مفید واقع شود؛

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *