انشا درباره طعم بستنی یخی

انشا صفحه ۶۲ نگارش هشتم طعم بستنی یخی

مقدمه: آخ گفتی بستنی یخی، دلم آب شد! از الان بگویم دلتان آب شد به من ربطی ندارد فردا پدر و مادرتان را برای شکایت نیاورید!

بدنه: بیشتر از اینکه در فصل گرما خورده شود در زمستان استفاده میشود.

وقتی که انگشتان دست در دستکش هست و بستنی آب می شود و روی دستان آدم می ریزد و با زبان می خواهیم جمعش کنیم اما نمی شود و دیگر کار از کار گذشته آن وقت است که انگشتان به هم چسبیده‌اند و حسابی چسبناک شده است.

بستنی یخی جیگر آدم را خنک می کند از وقتی وارد دهان می شود تا وقتی که به معده برسد هرچه که جلوی دستش بیاید را به یخ تبدیل میکند.

حس سرمایی که بعدش بر بدن وارد می شود خیلی هیجان انگیز است.

توصیه می‌کنم بستنی را در کنار دوستانتان نخورید! بله نخورید چون من به شخصه درباره بستنی یخی با هیچکس شوخی ندارم.

دوستان هم که بعضی‌هایشان ماشالله امان به آدم نمی دهند و وقتی بستنی خودشان تمام می شود، سراغ بستنی بقیه می‌آیند.

اما از من میشنوید اگرهم در جمع دوستان خواستید بستنی یخی نوش جان کنید اول از بالا تا پایین بستنی را با بزاق دهانتان خیس کنید که دیگر کسی کاری به بستنی شما نداشته باشد.

درست است زبان آدم اولش یخ می زند و حس می کنیدکه دیگر زبانی نداری! اما می ارزد و باعث می شود دیگر کسی به بستنی تان چشم نداشته باشد.

من که حسابی دلم آب شد! دفعه بعد انشایم را نصف شب نمی نویسم تا بشود برایش چاره‌ای پیدا کرد آخر من در این ساعت بستنی یخی از کجا بیاورم .

نتیجه: اینکه گفتم بستنی یخی را در کنار دوستان تان نخورید مزاحی بیش نبود.

بعضی از دوستان، آخر مرام و معرفت هستند و نه تنها بستنی را بلکه قرمه سبزی را هم باید با آن ها نصف کرد و شایدم سیر را!

حتما بخوانید: انشا آزاد صفحه 20 نگارش هشتم